رخداد ماراتون نه لشكر كشي داريوش بوده بلكه جنگ قدرت سران يونان بوده.كه يك طرف جنگ ، هي پياس بوده و طرف ديگر جنگ ، پسر عمويش ميلي تياد كه فرماندهي سپاه آتن را اشت قرار داشتند.اين ميلي تياد قبلا از آتن تبعيد شده وبه سارديس رفته بود مدتي به خدمت ارتش ايران درآمده بود و پس از آن به آتن برگشته بود.و در صدد بود كه رياست آتن را بگيرد.نقش ايران در رخداد ماراتون آن بود كه از يكي از دو طرف جنگ(هي پياس)حمايت ميكردند.كل حكايت پر شاخ و برگ ماراتون بيشتر از نبوده.سربازاني هم كه معبد ارِي تِرَرا را اتش زدند نيز سربازان ساردي بودند كه انتقام به اتش كشيدن معبد خودشان را گرفتند و ايرانيان هيچ دخالتي در اين جريان نداشتند.
اما نويسندگان يوناني از اين رخداد ساده داستانها گفتند و سخن از نبرد در ماراتون ميگفتند كه باغث فرار ايرانيان شده؛ و هنگام فرار چندين قايقشان قرق شده و سربازان زيادي كشته شدند همه ي اين داستانهايي كه خودشان ساخته بودند نشانه ي خشم خدايان يونان بر ايرانيان ميدانستند
تاريخ نويسان غربي سعي كردند كه داستان يونان قديم را حقيقي جلوه دهند و آنچه كه يونانيان قديم شكست شاهنشاهي ايران از لشكر ده هزار نفري آتن در ماراتون ناميدند را با شاخ و برگ هايي بزرگ كردهد. و آن را ايستادگي آتن در برابر گسترش طلبي هاي ايران ناميده و پيروزي دروغ آتن را در ماراتون را«پيروزي تمدن بر بربريت»ناميدند،آنچه «شكست ايران از آتن و نجات تمدن غربي» ناميدند را با بزرگداشت«ماراتون»گرامي ميدارند و همه ساله به اين مناسبت به شكل حيله گرانه اي شكل فرهنگي داده اند؛مراسمي كه اشاره به برتري تمدن يونان قديم بر تمدن ايراني داشته است ولي اغلب مردم جهان معنيش را نميدانند.حتي ايرانيان نيز كوركورانه و نا آگاهانه از اين رسم زشت و اهانت آميز تقليد ميكنند و روزي كه «شكست ايران» نام دارد را مثل غربيها«مراسم بزرگداشت ماراتون» برگذار ميكنند و نا آگاهانه فكر ميكنند كه در يك كار فرهنگي در كنار مردم جهان شركت كرده اند
پ.ن.اينقدر از اين تحريف ها اتفاق افتاده كه اين يه مساله توش گمه...حالا بدتر از اون سردمداران به جاي مقابله با اون همراه جريانات دارن تاريخ كشور رو نابود ميكنن
__________________
يه چند تا عكس بازسازي شده از هخامنشيان
نویسنده:سارا